برنامهریزی برای اوقات فراغت
فراغت در لغت به معنى "آسودگی" است و معمولاً در مقابل کار، انجام امور روزمره و اشتغالاتى که موجب خستگى مىشود به کار مىرود. در زمان فراغت معمولاً افراد به علایق و سرگرمىهاى خود مىپردازند و این امر موجب تقویت بهداشت روانى آنها مىگردد. چگونگى گذراندن اوقات فراغت تا حدود زیادى مىتواند نشانگر ویژگىهاى فکرى فرد و نیز ویژگىهاى فرهنگى جامعهاى باشد که فرد در آن زندگى کند.
اوقاتى که افراد در آن به فعالیتهاى منظم و برنامهریزى شده (مثل مدرسه رفتن، درس خواندن و کار کردن) که انتظارات ویژهاى را برآورده مىسازند مىپردازند جزء اوقات فراغت محسوب نمىشود.
کودکان تا قبل از سن مدرسه اوقات خود را بهطور آزاد مىگذرانند و فعالیتهاى آن ها براساس بازىها و سرگرمىهاى روزمره آن ها مىگذرد. ولى با ورود آن ها به مدرسه باید خود را بر طبق برنامهریزىهاى تعیینشده روزانه مستمر وفق دهند و از یک نظام خاص تبعیت نمایند. بنابراین انجام این فعالیتها به حساب وظایف آن ها مىآید و فعالیتهائى که در ساعاتى غیر از ساعات انجام وظایف به آن ها پرداخته مىشود علایق و سرگرمىهاى آنها محسوب مىشود.
اهمیت اوقات فراغت در بهداشت روانى
انسان تمایل دارد در اوقاتى که از کار اجبارى و وظیفهاى فارغ مىشود به نوعى به تفریح و یا سرگرمى بپردازد. این تمایل جزء نیازهاى انسان محسوب مىشود چگونگى گذارندن اوقات فراغت در هر جامعه به عوامل متعددى بستگى دارد که باید به فرهنگ، امکانات مالى فردى و اجتماعى بهعنوان دو عامل مهم اشاره نمود. امروزه روانشناسان عقیده دارند که تفریح و سرگرمى نقش مهمى در پرورش قواى جسمانی، فکری، اخلاقى و رفتارى افراد دارد و چنانچه از این اوقات بهخوبى و به طرز صحیح استفاده شود در پیشگیرى از انحرافات و کجروىها مىتواند بهنحو چشمگیرى موثر باشد. در اوقات فراغت باید افراد فرصتهائى داشته باشند تا هدفهاى مشخص و معینى را دنبال نمایند و به رشد همهجانبه? شخصیت خود بپردازند. اوقات فراغت نوجوانان بهویژه باید طورى برنامهریزى شود که هم سازندگى و هم حذف عوامل مزاحم را به دنبال داشته باشد. مثلاً نوجوانانى که در اوقات فراغت خود ورزش مىکنند و یا به انجام کارهاى هنرى مىپردازند ذهن خود را از پرداختن به امور ناراحتکننده، اضطرابآور که موجب آزردگى روانى مىگردد به طرف فعالیتهاى لذتبخش و آرامبخش سوق مىدهند. از طرف دیگر ذکر این نکته ضرورى بهنظر مىرسد که چنانچه نوجوانان اوقات فراغت خود را صرف فعالیتهاى غیرموجه و مصر نمایند نه تنها کمکى به بهداشت روانى آنها نمىشود بلکه خود زمینه? بروز انحراف خواهد بود.
نقش رسانههاى گروهى در بهداشت روانى
سینما، رادیو و تلویزیون یکى از متداولترین سرگرمىهاى نوجوانان مىباشند. در دسترس بودن آن ها باعث مىشود که نوجوانان بتوانند در زمانهاى مختلف و در موقعیتهاى مختلف از آن استفاده نمایند. چه در موقع تنهائى و بیکارى و چه زمانى که با دوستان خود هستند. بهطورکلى مىتوان گفت که فیلمهاى حادثهجوئی، قهرمانى و جنگى بیشتر مورد توجه پسران و فیلمهاى خانوادگى و احساسى بیشتر مورد توجه دختران است از آنجا که موضوعات فیلمها و نقش و رفتار بازیگران فیلمها نوجوانان را تحت تأثیر قرار مىدهد و نوجوانان با شخصیتهاى موردنظر خود که از طریق فیلم مىبینند همانندسازى نموده، حرکات و رفتار و حتى لباس پوشیدن آنها را مورد تقلید قرار مىدهند، بهتر است انتخاب فیلمها با مشورت و همفکرى والدین و بزرگسالان با تجربه و دلسوز انجام پذیرد گفتنى است که سینما و تلویزیون را نباید صرفاً نوعى سرگرمى و تفریح براى نوجوانان تلقى نمود بلکه کاملاً به کلاس درس تعلیم و تربیت شباهت دارد. بعضى از فیلمهاى سازنده به دلیل این که درک مطلب را به عهده بیننده مىگذارد قدرت تفکر و دقت و داورى تماشاگر را مىتواند بالا ببرد و به حل دشوارىها و مشکلاتى روانی-اجتماعى افراد کمک نماید.
امروزه متخصصان، بر این عقیده هستند که سینما و تلویزیون اگر وقت زیادى را از نوجوانان نگیرند و باعث عقبافتادگى تحصیلى در آنها نشوند مىتوانند مفید واقع گردند. مگر اینکه فیلمهاى مبتذل و غیر مجاز که آن هم خوشبختانه در سینماهاى عمومى ایران نشان داده نمىشوند. این مهم بهعهده خانوادهها است که در منزل فیلمهاى مبتذل را که باعث انحطاط فکرى و شخصیتى نوجوانان مىشود به معرض نمایش نگذارند و این اعتقاد را داشته باشند که نوجوانان گاهى با قهرمانان داستانها و فیلمها همانندسازى مىنمایند و علاقهمند هستند که صحنههاى فیلم را خود آن ها تجربه نموده، تکرار نمایند.
مجلات و نشریات نیز تأثیر بهسزائى در تفکر و نگرش افراد دارند و چنانچه از محتواى مفید و مورد علاقه نوجوانان برخوردار باشند مىتوانند اوقات فراغت آن ها را بهنحو مناسبى پر نموده، بر وضعیت سلامت روانى آن ها تأثیر بگذارند.
برنامهریزى براى اوقات فراغت
برنامهریزى براى اوقات فراغت همانند برنامهریزىهائى که در زمینههاى دیگر صورت مىپذیرد نوعى فرآیند هدفدار است.
نیازها
در یک برنامهریزى دقیق براى اوقات فراغت باید به نقش نیازها توجه نماییم. آنچه که در برنامه اوقات فراغت آورده مىشود باید جوابگوى نیاز طبیعى و معمولى نوجوان باشد و او را از مسیر طبیعى زندگى منحرف نسازد. مثلاً اگر دختر 15 سالهاى علاقهمند به شرکت در فعالیتهاى گروهى سالم است این علاقه ناشى از نیاز به تعلق داشتن به گروه مىباشد که یک نیاز طبیعى است و باید از نیازهاى کاذب و تمایلات نامطلوب منفک گردد پس در برنامهریزی، این مهم باید در نظر گرفته شود.
اولویتها
در برنامهریزى اوقات فراغت، اولویتها باید مورد توجه قرار گیرد. نیازها براساس درجه اهمیت آن ها برآورده شوند. اگر در خانوادهاى نیازهاى اولیه و اساسى نوجوان از قبیل خوراک و پوشاک هنوز برآورده نشده است درست بهنظر نمىرسد که هزینه زیادى صرف خریدن دوربین فیلمبردارى شود و یا اگر نوجوانى نیاز به کلاسهاى کمکآموزشى دارد و از لحاظ درسى لازم است که زمانى را به غیر از ساعات موظف خود به درس خواندن بپردازد درست آن است که اولویت اول به این مهم، اختصاص یابد و وقت کمترى را صرف تماشاى سریالهاى تلویزیونى نماید.
در هر صورت، باید به این نکته توجه داشته باشیم که حتماً فعالیتهاى مناسب و مفرح را در اوقات فراغتى هرچند کوتاه، در برنامه زندگى خود لحاظ نمایند و در اوقات فراغت به کیفیت تأثیرپذیرى فعالیت بر بهداشت روانى توجه داشته باشیم.
امکانات موجود
در برنامهریزى اوقات فراغت، باید از امکانات موجود استفاده بهینه را به عمل آورد. هر نوجوانى و یا هر خانوادهاى در برنامهریزى اوقات فراغت، چنانچه امکانات موجود را در نظر نگیرد و بخواهد به بلند پروازىهاى جاهطلبانه جامه عمل بپوشاند در واقع به بروز توقعات نابهجا کمک کرده است.
اما این بدان معنى نیست که والدین توجهى به اوقات فراغت و خواستههاى معقول فرزندان خود نداشته باشند بلکه همانطورى که قبلاً اشاره شد بهتر است والدین سرگرمى را جزء نیازهاى فرزندان تلقى نموده، برنامهریزىهاى شایستهاى در این زمینه انجام دهند.
مشارکت و همفکرى
برنامه اوقات فراغت باید بهگونهاى طرحریزى شود که در آن از نظریات افراد شرکتکننده در برنامهریزى استفاده شود. همچنین برنامه باید به نوعى جوابگوى خواستهاى معقول و منطقى آنها باشد. در غیر این صورت یک برنامه تحمیلى ارائه خواهد شد و بهجاى این که فعالیتهاى خاص فرحبخش تلقى گردد، عذابآور و فشارزا خواهد بود. مثلاً چنانچه برنامهریزى اوقات فراغت یک نوجوان شرکت در جشنى باشد که مورد علاقه او نیست، و در برنامه فعالیتهائى مثل ورزش و یا هنر حذف شود این خود نمونه یک برنامه تحمیلى تلقى مىشود و اضطراب و بىقرارىهاى احتمالى یک نوجوان را از بین خواهد برد.
مسئولیتپذیرى
در برنامهریزى اوقات فراغت و اجراء آن وظایف و مسئولیتها باید مشخص گردد و هر کس موظف است وظایف محوله را خود انجام داده، احساس مسئولیت نماید و براى یکدیگر احترام قائل شوند.
پیشبینى اتفاقات احتمالى
کسانى که براى امورى دست به برنامهریزى مىزنند باید اتفاقات احتمالى را با آیندهنگرى خاص پیشبینى نمایند. معمولاً نوجوانان به خطرات احتمالى فکر نمىنمایند و تصور مىکنند که خود و تنهائى قادر به حمل تمام مشکلات هستند چناچه براى موارد احتمالى پیشبینىهاى لازم انجام نگیرد ممکن است نوجوان از خود رفتارهاى پرخاشگرانه، سازش نایافته و ناپسند اجتماعى بروز دهد. در چنین مواقعى لازم است والدین خطرات و موانع احتمالى را به فرزندان خود متذکر شوند و آن ها را در زمینه آیندهنگرى و امکان وقوع موانع احتمالى آموزش دهند.
.: Weblog Themes By Pichak :.