کد ماوس


  • وب وهاب
  • آبان 94 - کتابخانه روستای آبطویل
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    درباره وب

    جستجوی وب
    دیکشنری آنلاین
    پیج رنک
    مترجم وب
    ذکر ایام هفته
    آی پی کاربر
    برچسب‌ها وب

     

    اهمیت کتاب و کتابخوانی - پرورش و تربیت خواندن از روزهای اول زندگی و کودکی و در محیط خانه و خانواده شروع می‌گردد و تا آخرین مراحل و عالیترین تحصیلات دانشگاهی ادامه پیدا می‌کند، پدران و مادران باید عادت کتابخوانی را در فرزندان خود بوجود بیاورند و همچنین مربیان تربیتی که نقش مهمی در تربیت دارند به خردسالان و کودکان آموزشی که لازم و کافی می‌باشد بدهند تا آنها را به کتاب خواندن راغب کند و اگر این آموزش توسط رسانه‌های همگانی باشد تاثیر بیشتری دربرخواهد داشت. و اما عادت نمودن به کتابخوانی لازم و کافی نبوده و میبایست نسبت به تحکیم و تداوم آن عادت نمود که هدف و مقصود مطالعه را تحقق ببخشد و برای تداوم عادت خواندن می‌بایست نظام‌ های دیگر هم به یاری و همکاری نظام آموزش بیایند خصوصا رسانه‌های همگانی و امکانات و ابرازهای ارتباطی فراگیر نقش پیگیر و هماهنگ‌ کننده را در رشد کتابخوانی در جامعه بر عهده بگیرند.

    اسلام که دینی عالم‌گیر می‌باشد به کتاب و کتابت عجین شده است، و معجزه‌ی آن کتاب (قرآن کریم) بوده به اندازه لازم در تشویق و ترغیب به امر کتابخوانی و گسترش و توسعه کتابخانه سفارش نموده است.

    دنیای بزرگ و شگفت‌انگیز کتاب/کتابخوانی به گروه خاصی و ویژه‌ای تعلق نداشته و هر فرد باید با کتاب زندگی کند و مطالعه و کتابخوانی باید بعنوان یک نیاز و احساس دایمی لازم و روزانه در میان عموم رایج و مطرح باشد تا افراد جامعه به خواندن و مطالعه ترغیب و فرهنگ کتاب/کتابخوانی رواج یابد.

    نقش و اهمیت کتاب و کتابخوانی:

    درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی این است که با نهادینه کردن عادت به مطالعه در همه تفکرات و اندیشه‌ها و دل‌ها اقدام تا با همگانی کردن شور، شوق و عشق به کتاب/کتابخوانی که آن در جامعه استمرار داشته باشد. اما جای تاسف دارد که عادت به مطالعه جایگاهی در رشد همه جانبه در همه سطوح اجتماع ما پیدا نکرده است. و هنوز که است عده‌ای از خواندن سرباز می‌زنند که می‌بایست در پیشگیری از توسعه و گسترش بیشتر این آفت بمنظور رشد و اعتلای فرهنگ عمومی کوشش و تلاش زیادی نمود. و این معضلهء بزرگ را با جدیت و سخت کوشی هر چه تمامتر از جامعه دور کرد و حالا موقعی آن شده است که همه انگیزه‌ها و موانعی که به هر دلیل در زمینه کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است کنار رانده و با یاری، کمک، مردانگی و اراده قاطع تصمیم شکست‌ناپذیری گرفته و نسبت به احیای کتاب و کتابخوانی اقدام کنیم.

    اهمیت کتاب هنگامی که روح به معنی اینکه در پیکره هنر دمیده گردد و معنویت به شکل هنری ارائه می‌شود درجه تاثیرگذاری و ماندگاری آن به شدت روبه فزونی می‌رود و پرداختن به اصولی از مسایل فرهنگی کشور از جمله مسئله کتابخوانی و راه حل‌های جهت رفع معضلات، تنگناها و مشکلات آن، اگرچه اموری است که نیازمند همت همگانی می‌باشد ولی بخش‌های دولتی مسئول آن هستند و می‌بایست در راه آن سرمایه‌گذاری نموده و با بصیرت و قدرت نظارت لازم بر مسایل فرهنگی داشته باشند و آن را سر و سامان دهند و دستگاه‌های دولتی اداره‌کننده‌ی کشور می‌بایست با پیشتازی کسانی را که دارای تفکر و اهل قلم هستند ترغیب نمایند تا به مطالعه و تحقیق دست زده و حاصل و نتیجه تلاش‌هایشان را در معرض استفاده کننده و همگان بگذارند و از این طریق می‌توان فرهنگ جامعه را به پویایی و بالندگی رساند.

    تجزیه و تحلیل از کمیت کتاب نقش آن را کم‌رنگ می‌کند که باید مستقیماً نویسنده را وارد عمل نمود، نویسنده‌ای که با خواندن کتاب آغاز می‌نماید و از اول نویسندگی دانشی را نداشته و با مطالعه‌ی بیشتر به نویسندگی دست یافته است و او فردی کاملا خاصی می‌باشد.

    در موقع تبلیغ و تمجید کتاب و کتابخوانی می‌بایست مسئولیت عرضه‌کننده و پدیدآوردگان کتاب که دارای اهمیت و مسئولیت سنگینی بوده‌اند اشاره نمود. واقعا کسانی که برای غذای روان و اندیشه نسبت به تهیه و توزیع کتاب می‌پردازند باید بداند که درباره خدمت به اینگونه کارها فایده داشته و همچنین دارای پاداش بزرگی است.

    پیامی که در نمایشگاه کتاب درباره اهمیت و لزوم کتابخوانی می‌باشد ضرورت دارد و باید اهمیت آن را در نظر گرفتن جهت بالابردن شکوفایی بیشتر استعدادهای توانمند که برای درک و فهم عمیق حقایق همگانی با تحولات علمی و فنی، غنا ساختن آن و سازماندهی بر تلاش‌های فرهنگی و ایجاد نظام اطلاع‌رسانی منسجم و توانمند ضرورت دارد و بر بهره‌وری آن در نمایشگاه‌های کتاب به بازدهی و افزایش آنها کمک می‌کنند.

    هرگاه ضرورت کتابخوانی و اهمیت آن برای همگان تفسیر و تعبیر گردد در آن صورت در هیچ جای نباید فردی یافت شود که با مطالعه بیگانه باشد و در هیچ مکان و زمانی نباید وجود داشته باشد مگر نقش محدودی که کتاب درآن نادیده انگاشته شود.

    راه‌ها و شیوه‌های کتاب و کتاب خوانی

    برای ایجاد جذب و جلب افراد به مطالعه راه‌های می‌باشد تا آنها را به کتاب و کتابخوانی ترغیب و تشویق نمائید که در این مقاله به تعدادی از شیوه‌های که در راغب کردن مردم به مطالعه را سبب می‌گردد بیان نمائیم؛ و آن روش‌ها عبارتند از:

    • برگزاری مسابقات کتابخوانی و خلاصه‌نویسی کتاب‌ها می‌توانند گرایش افراد را به مطالعه منجر کند و این گونه مسابقات باید از روی اصول و سنجیده برگزار شود که این زمینه‌ساز عده‌ای زیادی از افراد به مطالعه خواهد شد.
    • با گزیده‌نویسی و خلاصه‌سازی تعدادی از کتب حجیم و قطور مردم را به مطالعه ترغیب کرد که اغلب به خاطر گرفتاری و نداشتن فرصت کافی از مطالعه باز می‌ماند، وقتی که آثار خوب، مفید و ارزنده خلاصه گردد می‌تواند، رغبت بعضی از افراد به مطالعه را افزایش داده و در آن امر کتاب و کتابخوانی موثر باشد.
    • فراهم کردن امکانات و فرصت‌های مطالعاتی برای کودکان و نوجوانان که نیاز به کمک دارند علاوه بر کوشش و تلاش خود آنان نیاز به تلاش‌ها و برنامه‌ریزی و مشارکت حساب شده مربیان دارند جهت تشویق و ترغیب آنها به مطالعه باید نسبت به تهیه و خرید کتاب آنها را همراهی کرد و جهت بازدید به نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های کتاب و یا هدیه‌ی کتاب، آنها را راغب نمود و به کودکان قبل از دبستان باید اهمیت داد که می‌تواند با گرفتن هدیه‌ی برجسته‌ای از اولیا و مربیان، علاقه کودکان را به کتاب و کتابخوانی تعیین و تثبت کرد و آنها را به این راه کشاند.
    • برای ترغیب و علاقمند کردن کودکان به کتاب و کتاب‌خوانی این است همانطور که بزرگترها مطالعه می‌نمایند می‌توانند کتاب‌های کودکانه را گزینش کنند، و در فرصت‌های که کاری ندارند برای کودکانشان آن‌ها را بخوانند که این کار سبب کتابدوستی و علاقمندی به کتابخوانی می‌شود، و این عشق به تدریج در وجود کودک نهادینه می‌گردد.
    • کتاب‌های تازه و جدیدی به مجموعه‌ای کتابخانه‌ها باید افزود که این امر گوارا و دلنشین بوده و حیات و پویایی کتابخانه را تامین و تضمین می‌کند، و با فزونی بخشیدن به طالبان دانش و بینش آنها را ترغیب نمود، هرگاه امکانات لازم و ضروری را به کتابخانه ندهند آن کارائی خود را از دست می‌دهد و قدرت جذب عضوهای جدید را ندارد و اعضا و مراجعین که قبلا داشته رو به کاهش می‌گذرد بدینوسیله همواره باید کتابخانه‌ها را از لحاظ کتاب تقویت کرد.
    • می‌بایست با برداشتن گام موثری که مردم را به طرف کتاب و کتابخوانی ترغیب نمود و آنها را به سوی کتاب و کتابخوانی سوق داد، گامی ارزشمند و تلاشی بزرگی در این زمینه برداشت، و با یافتن چنین راه‌های از قبیل برگزاری نمایشگاه‌های دایمی کتاب، مسابقه کتابخوانی همراه با اختصاص جوایز برای کتابخوان‌ها. و همچنان برای تلاش بیشتر در این مسیر، باید وسایلی را از کارهای اساسی و ارزنده، مفید و ثمر بخش، فراهم کرد.
    • یکی ازعمده‌ترین و بهترین راه‌های افزایش اطلاعات عمومی، مطالعه کتاب می‌باشد که همین زمینه‌ساز گام‌های بعدی برای رفع نیاز می‌باشد و به گونه مطلوب آنها را به قله‌ی پیشرفت در همه زمینه‌های مادی و معنوی می‌رساند.

    اگر بتوان مردم را با هر ترتیبی که می‌باشد به کتاب و کتابخوانی تشویق و ترغیب کرد و استعدادهای که در جامعه می‌باشد شناسایی کرد، می‌توان به توسعه و پیشرفت کشور و جامعه امیدوار بود. و اینک نتیجه می‌گیریم اگر فرهنگ کتاب و مطالعه در جامعه‌ی ما رونق پیدا کند و علاقمندان زیادی به آن رو آورند باعث توسعه و گسترش کشور و سرفرازی ملت و جامعه خواهد شد.

     

     




    تاریخ : پنج شنبه 94/8/21 | 8:43 صبح | نویسنده : طیبه خمیسی | نظر




    تاریخ : چهارشنبه 94/8/20 | 8:8 صبح | نویسنده : طیبه خمیسی | نظر




    تاریخ : چهارشنبه 94/8/20 | 8:7 صبح | نویسنده : طیبه خمیسی | نظر

    جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :
    بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟
    همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :
    آری من مسلمانم.
    جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ،
    پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد .
    پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
    جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
    آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
    افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند .
    پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
    چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود ... 

    گل تقدیم شما

    12 - حکایت آن درختدر میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.
    عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:
    «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
    بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»
    ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی» گل تقدیم شما

    14 - چهار سخنی که زاهد را تکان داد!زاهدی گوید:جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
    دوم مستی دیدم که ...
    افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
    سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت:تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
    چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن . گفت من که غرق خواهش دنیا هستم  چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟ 




    تاریخ : سه شنبه 94/8/19 | 11:9 صبح | نویسنده : طیبه خمیسی | نظر

    13آبان تاریخ 3 واقعه بزرگ در ایران

    آفتاب: روز 13 آبان که در تقویم به عنوان روز مبارزه با استکبار نام‌گذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. 

    تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در 13 آبان 1343، 13 آبان 1357 که روز دانش‌آموز نام گرفت و تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان 1358 عنوان این سه واقعه تاریخی است که نمی‌توان هیچ یک را از نظر اهمیت نسبت به دیگری اولی تر دانست چرا که هر کدام در دوره وقوع تاثیر گذاری خاص خود را داشته و شرایط را به نحوی تغییر داده‌اند.

    تبعید امام خمینی به ترکیه 13 آبان 1343

    کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده می‌شود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون ومستثنی می‌کند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد.

    کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگران این قانون را به کشورهای ضعیف تحت‌ سلطه تحمیل می‌کردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بین‌الملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.

    هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمی‌گذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی‌بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیتت دولت تصویب کرد.

    چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.

    فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « ... دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی پست‌تر کردند.

    اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛‌ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد...». رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوه‌ای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود می‌دید و آن تبعید امام بود.

    در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حمله‌ور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.

    روز دانش‌آموز 13 آبان 1357

    در حالی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشت سازی نزدیک می‌شد همه اقشار مردم ایران از زن و مرد و پیر و جوان، سعی در ایفا کردن نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند. در این میان دانش‌آموزان و نوجوانان شور و حال دیگری داشتند.

    صبح روز 13 آبان 1357، دانش‌آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند.

    این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروه‌های دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. ساعت 11 صبح، مأموران،‌ ابتدا چند گلوله گاز اشک‌آور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس می‌کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد الله‌اکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و جوانان و نوجوانان بی‌گناه، یکی پس از دیگری، در خون خود غلتیدند. در این روز، 56 نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.

    حضرت امام(ره) در پیامی به همین مناسبت فرمودند: «... عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوخته‌ام ... صدای آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم.»

    به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانش‌آموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانش‌آموز نام‌گذاری شده است.

    تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358

    در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاه‌های تهران، پلی‌تکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکایی‌ها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.

    در هنگام تسخیر سفارت، آمریکایی‌ها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالت‌ها و تجاوزارت و غارت‌های خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقی‌مانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند.

    امام خمینی‌(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگ‌تر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکایی‌ها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلال‌طلب و آزادی‌خواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.

    اما پس از بی‌ثمر ماندن، آنها به اقدامات جدی‌تری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در 20 مهر 1359، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارای‌ها و اموال ایران و... که هیچ‌کدام تاکنون درعزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بی‌عدالتی جهانی ومنشا اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.

    و این‌گونه نام روز 13 آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد.



    تاریخ : سه شنبه 94/8/12 | 11:16 صبح | نویسنده : طیبه خمیسی | نظر
    

  • paper | خرید بک لینک | اخبار وب
  • فروش Backlinks | sales Reporter